کد مطلب:99076 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:425

توقیف کتابت، انگیزه ها و زیان ها











در فصل گذشته به اجمال از مساله كتابت حدیث در دوران پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و پس از پیامبر در میان شیعه سخن گفتیم، حاصل آن مطالب این بود كه پیامبر در زمان حیات خویش بر كتابت حدیث تاكید می ورزید و این امر در میان صحابه نیز رواج یافت و پس از رحلت پیامبر (ص)، امامان شیعه این رویه را پی گرفتند و امر نگاشتن حدیث در میان شیعیان وقفه پیدا نكرد.

اما در میان اهل سنت پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، قریب به یك قرن، سنت حدیث نگاری متروك شد. این حادثه مورد اتفاق مورخان تاریخ حدیث است.

سیوطی می گوید:

تدوین حدیث به سال 100 هجری و به امر عمر بن عبدالعزیز آغاز شد.[1].

برخی آغاز تدوین حدیث را به امر هشام بن عبدالملك و به همت محمد بن شهاب زهری دانسته اند.[2].

برخی آورده اند كه حدیث تا پس از مرگ حسن بصری (م 110 ه) نوشته نشد،[3]. ذهبی در موردی نوشته است كه تدوین حدیث و فقه به سال 143 ه آغاز شد.[4]. و در

[صفحه 46]

موردی دیگر از وی نقل شده است كه بر سال 132 تصریح كرده است.[5].

ابوحاتم رازی می گوید: اولین كسی كه حدیث را تدوین كرد ابن جریح (م 150 ه) است. و نقل های دیگر.[6].

به هر حال آنچه از تمام این دیدگاهها به دست می آید، عدم نگارش حدیث در قرن اول هجری است. لیك با ضمیمه آنچه در فصل نخست گذشت، می توان چنین نتیجه گرفت، كه تا زمان حیات رسول خدا امر كتابت حدیث رایج و متداول بوده و صحابه بدان اشتغال داشته اند، گرچه از آن دوره اثری در دست نیست. پس از رحلت رسول خدا، در میان شیعیان، به تبعیت از ائمه معصومین علیهم السلام تحریر و نگارش حدیث رونق داشته، گرچه از این دوره نیز كمتر متنی به یادگار مانده است.

اما در میان اهل سنت از فاصله رحلت پیامبر تا اوائل قرن دوم، امر كتابت متوقف شد. در این فصل بر آنیم تحلیلی از این پدیده داشته باشیم.

ابتدا ادله ای كه اهل سنت در مقام توجیه این توقیف اقامه كرده اند می آوریم و سپس تحلیل هایی كه از مساله صورت گرفته ارائه خواهد شد و سومین بحث را به آثار زیانبار این توقیف اختصاص می دهیم.


صفحه 46.








  1. تدریب الراوی، ج 1، ص 41.
  2. الامام الزهری و اثره فی السنه، ص 296.
  3. الرساله المستطرفه، ص 80.
  4. تاریخ الاسلام: حوادث 141 تا 160، ص 12.
  5. تاسیس الشیعه، ص 279.
  6. الجرح و التعدیل، ج 1، ص 184.